Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-06@18:02:02 GMT

برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر

تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۲۹۵۵۳

برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر

روزشمار فرهنگ و هنر ایران را در «برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر» مطالعه کنید.

به گزارش ایمنا، امروز _شنبه دهم دی‌ماه_ هم‌زمان با سالروز تولد و درگذشت بزرگان ایران است.

زادروز یحیی ماهیارنوابی

ماهیارنوابی (زاده دهم دی ۱۲۹۱ شیراز، درگذشته دهم مهر ۱۳۷۹ سوئد) ادیب و زبانشناس

وی دوران ابتدایی را در زادگاه و دبیرستان را در دارالفنون و کالج آمریکایی تهران گذراند و پس از گرفتن لیسانس و دکترای ادبیات از دانشگاه تهران، با سمت دانشیاری در دانشگاه تبریز مشغول به‌کار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از دوسال برای فراگرفتن زبان‌های کهن ایرانی به مدرسه زبانهای شرقی دانشگاه لندن (SOAS) رفت و در سال‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۱ نزد پرفسور هنینگ به فراگیری زبانهای قدیمی ایران مانند پهلوی و اوستایی و پارسی باستان پرداخت و بعد در دانشگاه گوتینگن آلمان زبانهای ترکی کهن را فراگرفت و پس از بازگشت به‌میهن، ریاست دانشکده ادبیات تبریز را عهده‌دار شد و نیز به تدریس زبانهای کهن ایران پرداخت.

ماهیارنوابی در ۱۹۵۷ برای تحقیق در نحوه مدیریت دانشگاه‌های آمریکا به‌مدت یکسال به دانشگاه‌های کلمبیا و مینیاپلیس اعزام شد و پس از بازگشت تا سال ۱۹۶۰ همچنان ریاست دانشکده ادبیات تبریز را عهده‌دار بود. پس از آن دوسال و نیم به‌عنوان رایزن فرهنگی در پاکستان به فعالیت پرداخت.

پس از بازگشت با سمت استادی زبان‌های باستانی ایران در دانشگاه تهران به‌کار تدریس ادامه داد و پس از چندی به ریاست گروه زبانشناسی در زبان‌های کهن ایران در دانشگاه تهران انتخاب شد.

وی سرانجام در سال ۱۳۵۲ با کوله‌باری از دانش و تجربه خود را بازنشسته کرد و سپس به‌عنوان مشاور رئیس دانشگاه شیراز رهسپار زادگاهش شد و ریاست مؤسسه آسیایی را نیز تا سال ۱۳۵۸ عهده‌دار بود.

در این مدت نیز علاوه بر فعالیت‌های مطالعاتی و پژوهشی، به امر آموزش اهتمام ویژه داشت و علاوه بر فراخوانی استادان ایرانی و خارجی، با تأسیس دو رشته کارشناسی ارشد تاریخ و فرهنگ ایران و فرهنگ زبانهای باستانی ایران، به مؤسسه، جایگاهی درخشان بخشید.

وی پس از انقلاب به تهران بازگشت و فعالیت‌های فرهنگی و ادبی‌اش را پی گرفت.

او افزون بر فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی همواره حضوری فعال در مجامع علمی گوناگون داخلی و خارجی داشت و در مراکز و انجمن‌های متعددی از قبیل انجمن فرهنگ ارتش، فرهنگستان زبان ایران (عضویت پیوسته تا انقلاب اسلامی) انجمن مجموعه سنگ نبشته‌های ایرانی، انجمن پژوهش‌های مهری، کنگره تحقیقات ایرانی (عضو مؤسس) انجمن پژوهش‌های درسی، مشارکتی فعال و ثمربخش داشت.

از وی علاوه بر ده‌ها مقاله وزین و ارزشمند، کتاب‌های متعددی نیز به‌صورت تألیف و ترجمه به یادگار مانده است. منظومه درخت آسوریک، کتابشناسی ایران، فهرستی ده جلدی از مقالات و کتاب‌هایی که به زبانهای اروپایی درباره ایران چاپ شده است، دیوان وقار شیرازی (چاپ و تصحیح) بندهش ایرانی (چاپ عکسی از نسخه تهمورس دینشاه)، متن‌های پهلوی (چاپ عکسی) گنجینه دستنویس‌های پهلوی (۵۷ جلد)، مجموعه مقالات پرفسور بیلی و یادگار زریران (از آثار کهن فارسی میانه) از جمله کتب منتشر شده اوست که گواه شایستگی و دلبستگی‌اش به پژوهش‌های بنیادی در زمینه ادبیات و فرهنگ غنی این سرزمین است.

وی همچنین در اواخر عمر پربار، کتابخانه ارزشمند شخصی خود را به فرهنگستان زبان ایران اهدا کرد تا مورد استفاده عموم دانش پژوهان و فرهنگ دوستان قرار گیرد.

زادروز خسرو شاهانی

خسرو شاهانی (زاده دهم دی ۱۳۰۸ نیشابور -- درگذشته بیستم اردیبهشت ۱۳۸۱ تهران) طنزنویس و روزنامه‌نگار

وی‌در کتاب آدم عوضی، خودش را چنین معرفی کرده است: «در دهم دی ۱۳۰۸ شمسی مطابق با اول ژانویه ۱۹۲۹ میلادی در نیشابور متولد شدم (اینکه می‌بینید مردم مختلف جهان و کشورهای اروپایی و دنیای مسیحیت شب اول ژانویه را جشن می‌گیرند، قسمت اعظمش به خاطر تولد بنده است). پدرم را در کودکی و مادرم را در بزرگی از دست دادم. کار رسمی مطبوعاتی‌ام را از اول سال ۱۳۳۴ شمسی با روزنامه خراسان چاپ مشهد شروع کردم که مدت سه سال به‌طور مستمر ادامه داشت. در این روزنامه که یومیه صبح بود و هفته‌ای شش بار منتشر می‌شد، علاوه بر نوشتن داستان‌های کوتاه طنزآمیز، دو ستون تحت عنوان «شوخی و خنده» هم که اصلاً خنده نداشت و نظم و نثر بود می‌نوشتم».

وی در سال ۱۳۳۶ به دعوت صادق بهداد مدیر روزنامه جهان به تهران آمد و ستون «از هر دری سخنی» را در آن روزنامه به کار انداخت که از شرایط و مسائل روز می‌نوشت. از سال ۱۳۳۷ علاوه بر کار در روزنامه جهان، خبرنگار پارلمانی روزنامه پست تهران هم بود. در ۱۳۳۸ در تهیه برنامه «گفتنی‌ها» با رادیو تهران به همکاری پرداخت. در روزهای یکشنبه، در سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ برنامه‌ای با عنوان «سیر و سفر» می‌نوشت. از ۱۳۳۸ خبرنگار پارلمانی روزنامه کیهان شد که این همکاری تا ۱۳۵۸ به طول انجامید و هفته‌ای یک روز، بین سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ در این روزنامه یک صفحه مطلب طنزآمیز به صورت داستان و مقاله با عنوان «جنجال برای هیچ» می‌نوشت که بعدها به «بین دو سنگ آسیا» و «مسافرت بدون گذرنامه» تبدیل شد. از مهر ۱۳۴۱ تا خرداد ۱۳۵۸ با خواندنی‌ها همکاری داشت و در هر شماره خواندنی‌ها، سه یا چهار صفحه با عنوان «در کارگاه نمد مالی» مطلبی می‌نوشت که رنگ اجتماعی و ادبی داشت.

گزیده‌ای از مطالب «در کارگاه نمد مالی» در سال ۱۳۷۷ به صورت کتاب چاپ شده است. او همچنین با نشریات ترقی، سپید و سیاه، روشنفکر، آسیای جوان، امید ایران و توفیق به‌طور غیر مستقیم همکاری داشت.

وی بعد از پیروزی انقلاب با نشریات جدول (کتیبه، کنکاش، جدول) و گل آقا همکاری داشت و روزهای فرد و با کوششی چشمگیر در دفتر مجله جدول (کتیبه، کنکاش) حضور داشت و در نقش یکی از ستونهای اصلی مطبوعات ایران به قلم‌زدگی و رسالت خود برای آگاه سازی مردم نقش خود را ایفا می‌کرد.

آثار:

از وی تاکنون بیش از نوزده مجموعه طنز به چاپ رسیده است و با نشریات ترقی - سپید و سیاه - روشنفکر - آسیای جوان - امید ایران - تهران مصور و توفیق همکاری داشته و پس از انقلاب، آثار طنزآمیز او علاوه بر آتیه، در نشریات فکاهیون، گل آقا و در مجله جدول کنکاش (ماهنامه کتیبه سابق) زیر عنوان «گل گشت» نیز به چاپ رسیده است. داستان‌های او در اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای بلوک شرق بارها و بارها چاپ شده است. از سال ۱۳۴۶ چاپ آثار وی در ارمنستان و دیگر جمهوری‌های شوروی سابق و مسکو توسط جهانگیر درّی استاد کرسی ادبیات فارسی دانشگاه مسکو در تیراژهای پنجاه هزار، صدهزار و چهارصد هزار در مجلات ستاره سرخ، جوانان شوروی و آسیا و آفریقای امروز به چاپ رسیده است. همچنین بیشتر مجلات کشورهای اروپای شرقی آثار او را منتشر کرده‌اند. شیوه داستان‌نویسی او، خطی است که معمولاً از زبان اول شخص روایت می‌شود و درون‌مایه اجتماعی دارد.

درگذشت فرود گرگین‌پور

فرود گرگین‌پور (زاده سیزدهم اسفند ۱۳۲۴ ایل قشقایی، درگذشته دهم دی ۱۳۹۸ تهران) موسیقیدان و نوازنده ویلون و کمانچه

وی برادر فرهاد گرگین‌پور و خواهرزاده محمد بهمن‌بیگی از نوازندگان نامی ایل قشقایی بود و همسرش افسانه جهانگیری از خواننده‌های مشهور قشقایی است.

گرگین‌پور از کودکی با نوازندگی آکاردئون، یادگیری موسیقی را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۲ برای اعتلای کار خویش از کلاس‌های نورعلی برومند، حبیب‌اله بدیعی، علی تجویدی و علی‌اصغر بهاری بهره برد. سال ۱۳۵۴ تحصیلات موسیقی در دانشگاه تهران را به پایان رساند و از همان سال به تشویق نورعلی برومند به نواختن ساز کمانچه پرداخت. از آثار او ترکمن صحرا، هجران، کوراغلو و مجموعه موسیقی قشقایی است.

وی در تاریخ نهم بهمن ۱۳۹۴ مراسم بزرگداشتی برای وی با حضور حسین علیزاده، محمود دولت‌آبادی، جواد مجابی و حسین الهی قمشه‌ای در فرهنگسرای نیاوران تهران برگزار شد.

فرود گرگین‌پور در شهرستان آباده استان فارس در کنار برادرش فرهادگرگین پور به خاک سپرده شد.

سالروز درگذشت شهلا ریاحی

شهلا ریاحی (زاده هیجدهم شهریور ۱۳۰۵ تهران، درگذشته دهم دی ۱۳۹۸ تهران) بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون و نخستین بانوی کارگردان

وی تحصیلاتش را تا سیکل ادامه داد و در ۱۷ سالگی، بنا به‌خواست و راهنمایی همسرش اسماعیل ریاحی، که خود از شیفتگان تئاتر بود، به‌صحنه "تئاتر تهران" راه یافت و برای اولین بار معزالدیوان فکری در نمایشنامه‌ای به‌نام «سیاست هارون‌الرشید» نقش اول دختر نمایش را به او داد.

ریاحی با کار سوم و چهارم در دنیای محدود تئاتر آن زمان به‌عنوان بازیگری محبوب و سرشناس مورد توجه قرارگرفت.

وی سینمای حرفه‌ای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب‌های طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد و سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام نخستین زن کارگردان سینمای ایران را به‌خود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون، مجری برنامه‌های کودک نیز بود.

وی همسر اسماعیل ریاحی "کارگردان قدیمی سینما" و دارای دو فرزند دختر و پسر بود.

بانو شهلا ریاحی که سال‌ها گرفتار عارضه آلزایمر و مدتی در بیهوشی بود، در ۹۳ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان به‌خاک سپرده شد.

تعدادی از آثار شهلا ریاحی

سینما:

دعوت به‌شام

بادام‌های تلخ

چشم عقاب

فرار از جهنم

سلام به انتظار

انتهای قدرت

تحفه هند

رؤیای نیمه شب تابستان

عروسی خون

می‌خواهم زنده بمانم

بی‌تو هرگز

چشمهایم برای تو

دلاوران کوچه دلگشا

رابطه پنهانی

دلشدگان

دیدار در استانبول

راه و بیراه

تیغ آفتاب

دوفیلم با یک بلیت

بچه‌های طلاق

رانده شده

زمان از دست رفته

مرگ پلنگ

در مسیر تندباد

پرنده کوچک خوشبختی

خانه خراب

صخره سیاه

حکیم باشی

آسمون بی‌ستاره

درشکه‌چی

دل‌های بی‌آرام

بهشت دور نیست

چرخ فلک

خشم کولی

فردای باشکوه

بیست سال انتظار

گدایان تهران

جهان پهلوان

شیطان در می‌زند

عروس دهکده

بوسه مادر

مرجان: کارگردان و بازیگر

چهره آشنا

دختر چوپان

گناهکار

نیمه راه زندگی

خواب‌های طلایی

کارهای تلویزیونی شهلا ریاحی:

این خانه قشنگ است

بر سر دوراهی

درد پنهان

مجموعه «قصه شب سیما»

خانه در آتش

همسران

همسایه‌ها

سنگ و شیشه

بیا تا گل برافشانیم

این خانه دور است

ازدواج پرماجرا

شهلا ریاحی در نمایش‌ها:

مارگریت گوتیه

فرشته زمینی

عروسی فیگارو

طلاق ممنوع

سیاه و سفید

رومئو و ژولیت

ده عروسک سیاه

دون ژوان

در راه شیطان

دختر چوپان

خانم کاملیا

جاده زرین سمرقند

توراندخت

تشک پر قو

پیچ خطرناک

بدرالدین و مه‌پاره

باغ وحش شیشه‌ای

بادبزن خانم ویندیرمیر

اسب بالدار

آخرین لحظه

سیاست هارون‌الرشید

زادروز ناصر عبداللهی

ناصر عبداللهی (دهم دی ۱۳۴۹ بندرعباس – درگذشته بیست و نهم آذر ۱۳۸۵ تهران) خواننده موسیقی پاپ

وی از ۱۳ سالگی به موسیقی علاقه‌مند شد و فعالیت‌های هنری‌اش را از سالهای نوجوانی در صداوسیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات هرمزگان آغاز کرد.

کار حرفه‌ای را به‌طور جدی از سال ۱۳۷۴ آغاز کرد و در سال ۱۳۷۵ به تهران آمد و محمدعلی بهمنی او را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن آلبوم‌های عشق است و دوستت دارم او را این انتشارات ضبط و منتشر کرد. پس از آن آلبوم‌های بوی شرجی توسط انتشارات شمیم جنوب، هوای حوا و ماندگار توسط انتشارات آوای نکیسا و پس از مرگ او، آلبوم رخصت توسط انتشارات آوای مهر میهن به بازار روانه شد.

بررسی آثار:

بیشتر اشعار ترانه‌های آغازین او از سروده‌های محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خودش تحت‌تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود. طوری که در سالهای آغازین کار هنری ترانه‌های منصفی را بازخوانی می‌کرد.

ترانه‌های مورد انتخاب او در آلبوم‌هایش عمدتاً دارای مفاهیم اجتماعی و حماسی مانند ترانه‌های «یادم باشد» «کودکان خیابانی» «سربلند» و «شیوه ما» مذهبی مانند ترانه‌های «مهر علی و زهرا» «احمد ثانی» «یا فاطمه» و «مهر دلبر» و عاشقانه مانند ترانه‌های «تو ای عشق»، «ماه من»، «بهت نگفتم» و «راز» بودند.

فرزنداو، نازنین موزیسین و خواننده سبک پاپ است و با بازخوانی چند ترانه از پدرش شهرت پیدا کرده‌است.

ناصریا:

پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی گفتند که این کاری اسپانیایی است و از ملودی‌های جیپسی کینگ برگرفته شده‌است، اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شده بود. اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشده‌بود، اما عبداللهی این کار را انجام داد.

ملودی ترانه ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبداللهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بوده‌است. بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشته باشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواری‌های این راه در پایان پیروز خواهد شد.

درگذشت:

ناصر عبداللهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی‌هوش شد و به کما رفت. به گفته بسیاری او توسط فردی بنا به دلایل شخصی با ضربات چاقو کشته شده‌است. او پس از گذراندن ۲۶ روز در کما، سرانجام در ۳۵ سالگی درگذشت و در زادگاهش بندرعباس به‌خاک سپرده شد. تا سال‌ها شایعات فراوانی درباره علت مرگ وی وجود داشت و همچنان این موضوع در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

زادروز محسن کرامتی

محسن کرامتی (زاده دهم دی ۱۳۲۶ تهران) مترجم، نقاش، ردیفدان، خواننده و پژوهشگر موسیقی

وی فارغ‌التحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و همزمان با تحصیلات دانشگاهی، به یادگیری آوازهای رضاقلی میرزای ظلی به صورت خودآموز پرداخت. او از سال ۱۳۵۶ به فراگیری آواز نزد محمدرضا شجریان پرداخت و از سال ۱۳۶۵ تاکنون به توصیه ایشان به آموزش ردیف آوازی ایران مشغول است.

کرامتی همچنین مترجم بیش از چهل عنوان کتاب در زمینه هنرهای تجسمی و نیز مؤلف کتاب «فرهنگ اصطلاحات هنرهای تجسمی» است.

آثار شنیداری:

زمینه اصلی فعالیت کرامتی، آموزش ردیف آواز سنتی ایرانی است. با این حال از اواسط دهه ۱۳۶۰ با حضور در آلبوم صبحگاهی به آهنگسازی حسین علیزاده فعالیت در زمینه خوانندگی را نیز آغاز کرد.

صبحگاهی - آهنگساز: حسین علیزاده

آوای مهر - آهنگساز: حسین علیزاده

راز نو - آهنگساز: حسین علیزاده

پنجه دشتی - آهنگساز: ارشد تهماسبی

ای که دل داری - آهنگساز: نیما نادری

چشمه مهر - آهنگساز: کسری صادقی

عطارنامه - آهنگساز: سعید خاورنژاد

پنجره امید - تصنیف‌های مشروطه

در این شبگیر - آهنگساز: مریم مژده

گر چهره بنماید - آهنگساز: محمدرضا فیاض

نسیم باد نوروزی - آهنگساز: باقر زینالی

عاشقم من - آهنگساز: باقر زینالی

شب آئینه‌های نور - آهنگسازان: امیرعباس ستایشگر، حسام اینانلو

تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم - آهنگساز: پیمان خازنی

سروشان - آهنگساز: محمد امین اکبرپور

جواب ساز ردیف میرزا عبداله به آواز "دستگاه‌های نوا، راست پنجگاه، شور و آواز دشتی"

اجرای ردیف آوازی استاد دوامی

آموخته‌های من (ردیف آوازی)

سعدی خوانی (وشتن) با آهنگسازی پیمان سلطانی

۱۸۶ تصنیف قدیمی.

کد خبر 630341

منبع: ایمنا

کلیدواژه: برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر برگي از تقويم تاريخ فرهنگ و هنر شهلا ریاحی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق دانشگاه تهران حسین علیزاده شهلا ریاحی ردیف آواز گرگین پور سال ها دهم دی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۲۹۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلم؛ روایتگر تاریخ و مظهر فرهنگ

یاددهی و یادگیری، دو مقوله اساسی در زندگی هر فرد و موثر در فرهنگ و علم و سیاست هر جامعه بشری محسوب می‌شوند اما این معلم است یاد می‌دهد و می‎‌پروراند تا با ایفای نقش خود جامعه ای بهتر و متعالی‌تر بسازد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، اساسی‌ترین کار در هر جامعه و سرزمینی موضوع تعلیم و تربیت در آن جامعه به عنوان رکن محوری توسعه و تعالی است. کسی که این رسالت را به دوش می‌کشد معلم است و کار معلمی به هرگونه تلاشی که برای هدایت، تکامل و تعلیم و آموزش انسان، صورت می‌گیرد اطلاق می‌شود.

براساس همین تعریف است که پیامبران، معلمان بزرگ بشریت خوانده می‌شوند؛ هم چنین پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده نسبت به کوچک‌ترها نقش معلم را دارند، اما در نام‌گذاری طبقات مختلفی که وظیفه تعلیم و تربیت را بر عهده گرفته‌اند، اصطلاحاً تنها به یک طبقه معلم می‌گویند؛ یعنی همان کسانی که رسالت آموزش و پرورش فرزندان ما را از دوره کودکی و تحصیلات ابتدایی تا دوره جوانی و تحصیلات عالی، بر عهده می‌گیرند و تربیت و تعلیم انسان را دنبال می‌کنند.

در جامعه اسلامی ما این وظیفه مهم بر عهده انسان‌های شریف، قانع و وظیفه شناسی است که از سر تعهد و دلسوزی به ساختن و شکل دهی استعدادهای مؤمن و کاردان مشغولند؛ مردم ما نیز از آنجا که به نقش این طبقه فرهیخته، آگاهند همیشه از کارشان تقدیر می‌کنند و حتی روز مشخصی را هم به نام «روز معلم» تعیین کرده‌اند.

شیوه و روش عملکرد آموزش و پرورش یک جامعه، به‌عنوان کارکردی‌ترین نهاد علم و دانش و فرهنگ، بهترین و نزدیک‌ترین مظهر فرهنگ آن جامعه است، هم چنان که فرهنگ یک جامعه، بی‌تردید چگونگی آموزش و پرورش آن جامعه را نشان می‌دهد.

بنابراین حفظ، گسترش و غنی‌سازی فرهنگ عمومی، از جمله وظایف و نقش‌های بنیادین آموزش و پرورش خواهد بود؛ بر این اساس، معلم زمانی می‌تواند نقش تربیتی خود را به خوبی ایفا کند که میان رفتارها، هنجارها و نظام ارزشی او و سایر هنجارهای جامعه، هماهنگی وجود داشته باشد؛ از این رو ساده اندیشی است اگر انتظار داشته باشیم که معلّم بتواند مستقل از تأثیر سایر خرده سیستم‌ها نقش خود را به خوبی ایفا کند.

این نقش بی شک در گرو هماهنگی میان همه عواملی است که در امر تعلیم و تربیت دخیل اند. چنانچه رهبر معظم انقلاب در بیانات خود فرمودند: «همه دستگاه‌ها در دولت، وظیفه پشتیبانی از آموزش و پرورش را دارند؛ اینجا دستگاهی است که هرچه شما هزینه کنید، به طور مضاعف دستاورد خواهید داشت؛ اینجا جایی است که ثروت سازان آینده، علم سازان آینده، تمدّن سازان آینده، مدیران آینده، از اینجا به وجود خواهند آمد و خلق خواهند شد. این جور نیست که ما خیال کنیم آموزش و پرورش فقط برای ما هزینه دارد؛ نخیر، دستاوردهایی بزرگ‌تر از دستاوردهای آموزش و پرورش وجود ندارد. هرچه شما در سرتاسر کشور از جلوه‌های پیشرفت و دستاورد و ابتکار می‌بینید، ریشه آن اینجا است؛ اینجا را درست کنید تا همه جا درست بشود. بنابراین پول خرج کردن برای آموزش و پرورش و توسعه منابع مالی آموزش و پرورش، یکی از کارهای اساسی است که امیدواریم مسؤولان دولتی به این نکته توجّه کنند.»

اگر شخصیّت معلّم دارای صفات انسانی از قبیل: مهرورزی، نوع دوستی، درست کاری، همکاری، خویشتن داری و ایمان باشد، طبعاً تقلید از چنین ویژگی‌هایی، سلامت روانی کودک و امنیت آینده جامعه را تضمین خواهد کرد. با این توصیف، «معلم» به عنوان یکی از مهم‌ترین الگوهای مورد وثوق جامعه، نقش بسیار حساسی در رفتار افراد جامعه، به ویژه در میان دانش آموزان داشته و آموزش و پرورش نیز بیش از هر زمان دیگری به عنوان رکن اصلی توسعه و بالندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه قلمداد شده و به منزله قدرتمندترین ابزار شکل دهی آینده یک کشور و پایداری و تداوم تاریخ و فرهنگ یک جامعه به شمار می‌رود.

بنابراین باید پذیرفت که کیفیت و قابلیت‌های معلمان و فرهنگیان شاغل در نظام آموزشی، آئینه تمام نمای کیفیت آموزش و پرورش آن جامعه‌اند. معلم نه تنها از طریق آموزش، که از طریق نقش الگویی خویش، درهای معرفت و حقیقت را به روی انسان می‌گشاید و راه و رسم زندگی را برای وی ترسیم می‌نماید و انسان را به مراحلی از کمال و رشد می‌رساند که قرآن از او به عنوان اسوه و الگو نام می‌برد. الگو و اسوه‌ای که سال‌ها در ذهن دانش‌آموز و دانشجو می‌ماند و هر ساله در ایام دوازدهم اردیبهشت همزمان با روز و هفته معلم بازخوانی و یادآوری می‌شود.

کد خبر 749306

دیگر خبرها

  • عمارت نوفل لوشاتو میزبان چه نمایش‌هایی است؟/ تاریخ فرهنگ و هنر ایران، مدیون کیمیایی است
  • معلم؛ روایتگر تاریخ و مظهر فرهنگ
  • تهران و قم میزبان همایش دین، فرهنگ و رسانه‌های نوین شدند
  • ترویج فرهنگ دینی و اسلامی بهترین خدمت به جامعه است
  • مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد
  • تهران و قم میزبان همایش دین‌، فرهنگ و رسانه‌های نوین شدند
  • نمدمالی، هنری با روایت تاریخ
  • منیژه، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!
  • تماشای یک منظومه عاشقانه و انسانی در تهران/ چرا کارگردان شدم؟
  • منیژه ، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!